هر روز صبح وارد مترو که میشوم بیشتر مردم میروند راست اما من میپیچم چپ، جایی که نسیم خنکی از سمت پلتفرم میوزد روی صورتم، نسیمیکه مطبوع است و دوست داشتنی
از پله برقی پایین میروم، لبخند میزنم
پایین میروم، چشمانم را تنگ میکنم
پایین میروم، دستانم را باز میکنم
پایین میروم، سرم را پایین میگیرم
پایین میروم و فرود را تجربه میکنم...
این حس هر روز همراه من است تا به سکو برسم. هر روز، صبحها چند ثانیه اش تکراریست، لحظهای خاص که معجزه است و استثنایی، باشکوه است و دوست داشتنی.
و من آن را زندگی میکنم تا تکرار بعدی.
بازدید : 422
پنجشنبه 30 مهر 1399 زمان : 20:37